ما شایستهی آنیم که واپسین لحظههای این پاییز را دوست بداریم و بپرسیم: آیا در این مزرعه جایی هست برای پاییزی نو، تا بدنهایمان را چون ذغال در آن رها کنیم؟ پاییزیْ برگهاش همه در نقاب طلا. ای کاش برگِ انجیر بودیم، یا حتی علفی ازیادرفته تا تغییر فصول را میدیدیم! ای کاش با جنوبِ چشمها بدرود نگفته بودیم و میپرسیدیم از آنچه پدرانمان حین فرار زیر ضربِ خنجر میپرسیدند. باشد که شعر و نام خدا بر ما رحم آورد! ما شایستهی آنیم که گرما بخشیم شب ن گلچهره را، و گالیا.هوشنگ ابتهاج
باد ما را خواهد برد
مست شوید.شارل بودلر
آنیم ,شایستهی ,ای ,کاش ,بداریم ,دوست ,ما شایستهی ,آنیم که ,شایستهی آنیم ,را دوست ,ای کاش
اشتراک گذاری در تلگرام
تبلیغات
درباره این سایت